به امید نگاهت ایستادن
به رویای شانه هایت سر نهادن گونه های زیبایت را بوسه دادن
مرا خوش تر از این آرزویی است
به امید نگاهت ایستادن
به رویای شانه هایت سر نهادن گونه های زیبایت را بوسه دادن
مرا خوش تر از این آرزویی است
من بـــهـــــــــــــــانه می گیرم و
تــــــــــــــو
دهانـــــم را
با یک بـــــــــــــوســــــــه ببند…
از صورتت نقاشی کشیده ام
همانطور که دلم میخواست باشی
حالا چشمهایت فقط مرا میبیند
و لبخند همیشگیت
لحظه های نبودنت را
میپوشاند
فقط مانده ام
هوس بوسیدنت را چه کنم؟
هر روز که می آمدی و بوســـه ای می دادی،
من آن را گــِــره ای می کردم بین نخ های کاموا
حال که شـــال گردنی قرمز با هزاران هزار گره برای تو بافتـــــه ام نیستی …
به خودم دلـــــداری می دهم …
برایش کـــوتاه بود؛ خوب شد که رفت …!!!
نا امید نیستم
دیر یا زود
عاشقانه هایم را باور خواهی کرد
روزی که برای اولین بار تو را ببوسم
و تو برای اولین بار کشف کنی
مردی که زندگی اش را
شعر و سیگار گرفته است
حتمن عاشق است
که بوسه هایش
عطر بهار نارنج می دهد
مُعلقَ م، دُرست در جایی که میخواستم
تو را ببوسَ م
وَ صُبح شد !
کوه های غرورم از گناه رفتنت آب شده تا قبل از سیل برگرد …
سیل که بیاید همه را با خود می برد حتی خاطراتت را
جور میکند خدا در و تخته را با هم آنطور که تو و مرا …
تو خاطره ساز و من خاطره باز !..
تو برای همیشه میروی و من چقدر کار روی سرم ریخته !
خاطرات زیادی برای فراموش کردن دارم …
چه سخت است مرور کردن خاطراتی که روزی شیرین ترین بودند.....
اما حالا آنقدر تلخ شده اند که هم دلت را به درد می آورند......
هم اشکت را در می آورند !....
چه یکی باشد چه صدتا
خوب که باشد دمار از روزگارت درمیاورد …
خاطرات را میگویم !
ﺁﺩﻡ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺩﺍﺭ
ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻡ ﺳﺎﺑﻖ ﻧﻤﯿﺸﻪ
ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ …
خاطرات تو همانند دکتریست که
من بابت مریضی ام فقط به او سر میزنم !
جالب اینجاست که من هر روز مریضم و دکتر هم تسکین بلند مدّت نمیفهمد!!!!!!!!!!!!
اینقدر خیره میشدند به لحظه های شیرینمان
که اینـــک فقط خاطره های خوش عذابم میدهد
ولی من که به شوریِ چشم اعتقاد نداشتم
طب سوزنی عجیبی ست مرور خاطراتت
تمام سوزن ها یکجا در قلب آدم فرو می رود !
زندگی دفتری از خاطره هاست!
یک نفر در دل شب یک نفر در دل خاک
یک نفر همدم خوشبختی هاست!
یک نفر همسفر سختی ها!
چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد!
اما همه همسفر و رهگذریم!
انچه باقیست فقط خوبی هاست
هر دوی ما
یک نفر را تنها گذاشتیم
اول تو مرا
و سپس من
خودم را …
وقتى حالت خوب نیست
خاطره ها
زودتر از همه میان عیادتت …!!!
دلــ ـــــم کــه میگیرد…
به خودم وعــ ــــده های روز خوب را میدهـــ ــم
از همــ ــان وعده های خوبــی که:
سالهــ ــــاست به امیــ ـــد رسیدنشان
تقویــ ــم را خط خطی میکنم…
آدم گاهی دوست دارد برود
ولی نـــــرسد …
دوست دارد گریه کند
ولی کسی دلیلش را نــــپرسد …
دوست دارد بغض کند
ولی بـــــی بهانه …
آدم گاهی دوست دارد گوشه ای از این دنیا را برای خودش پیدا کند …
خودش را بغل کند و آرام آرام
خودش را آرام کند …